کوچینگ چیست؟
آیا تابهحال به این فکر کردهاید که برای حل مسائل فردی و شغلیتان به چهکسی مراجعه کنید تا به بهترین و عملیترین راهحل برسید؟ بهترین فرد کسی است که به شما کمک کند تا خودتان راهحلی ریشهای و عمیق برای مسألهتان پیدا کنید؛ بهعبارتی بهجای پختن غذا برای شما آشپزی یادتان بدهد؛ بهجرأت میتوانیم بگوییم این اتفاق در کوچینگ رخ میدهد؛ اما چطور؟ کوچینگ یک مهارت است که در آن کوچ یا مربی به مراجع کمک میکند تا استعدادها و تواناییهای بالقوهاش را کشف و بالفعل کند.
در این مسیر مسئولیتپذیری و خودآگاهی مراجع نقش کلیدی ایفا میکند. کوچ در فرایند کوچینگ، گرههای ذهنی مراجع را باز کرده و با تقویت مسئولیتپذیری و خودآگاهی مراجع، او را در مسیر رسیدن به اهدافش همراهی میکند.
در این مقاله قصد داریم کاملتر درباره تعریف کوچینگ صحبت کنیم و به این بپردازیم که کوچینگ چیست و به چه معناست و کوچ در فرایند کوچینگ چهکاری انجام میدهد. سپس تفاوت Coaching یا مربیگری را با حوزههای مشابهاش بیان کنیم. با ما همراه باشید.
در فرایند کوچینگ، گرههای ذهنی مراجع باز میشود.
از زمان تولد بشر مسائل مختلفی وجود داشتهاند که باید حل میشدند؛ از خوراک و پوشاک و مسکن در عصر حجر گرفته تا رضایت شغلی و تعادل در روابط میانفردی و خدمت به دیگران در عصر حاضر.
چالش همواره با ما بوده است؛ ولی آنچه با گذشت زمان تغییر میکند، نحوۀ حل چالش یا مسأله است! Coaching یکی از مؤثرترین راههای حل مسأله در زندگی است؛ مسائلی که در ابعاد مختلف زندگی با آنها مواجه میشویم.
مربیگری به شما کمک میکند تا با رسیدن به خودآگاهی و درنتیجه با دیدِ بازتری مسائلتان را حل کنید. پیش از پاسخ دادن به سوالِ کوچینگ یعنی چه؟ بهتر است با تاریخچه مربیگری آشنا شوید.
تاریخچه COACHING
کوچ (Coach) که در لغت بهمعنای مربی و کمکمربی است، زمانی به کالسکههایی گفته میشد که وسیلۀ رایج حملونقل مردم بود؛ یعنی مردم در آن زمان از این کالسکهها برای رفتن از مبدأ به مقصد خود استفاده میکردند.
جالب است بدانید اولینبار کالسکه در روستایی به نام کاکس در کشور مجارستان ساخته شد. این کالسکهها که بزرگتر و راحتتر از کالسکههای معمول آن زمان بودند، کاکس نامیده شدند. بعدها این کلمه در زبان انگلیسی به کوچ تغییر کرد.
اگر بخواهیم ارتباط بین کلمه کوچ و کاکس را بیان کنیم، میتوانیم بگوییم شخصی که امروزه او را کوچ مینامیم نیز کسی است که کمک میکند تا مراجعِ او از وضعیت موجودش (مبدأ) به وضعیت مطلوب (مقصد) خودِ مراجع برسد؛ بهعبارتی معنی کوچینگ، مربی یا راهبر به سمت موفقیت است.
کوچینگ (مربیگری) علم است یا مهارت؟
بیایید اول به این سوال جواب بدهیم که معنی کوچینگ چیست؟ معنی لغوی کلمه Coaching عبارت است از: مربیگری. همانطورکه یک مربی یا کوچ همراه موفقیت فرد است، در کوچینگ هم یک Coach همراه مراجع خودش تا رسیدن به موفقیت است.
اما اگر سوال شما این است که کوچینگ مهارت است یا علم؟ باید بگوییم: مربیگری را بیشتر بهعنوان مهارت میشناسند؛ زیرا یادگیری مهارت به تمرین و کار عملی نیاز دارد؛ اما تقریباً هر مهارتی نیازمند مباحث علمی مربوط به حوزۀ خودش است تا بتواند به بهترین نحو انجام شود؛ درنتیجه کوچینگ تلفیق علم و هنر است؛ بنابراین هم در دستۀ مهارت قرار میگیرد و هم در دستۀ علم.
تعریف کوچینگ
در این بخش میخواهیم درباره تعریف کوچینگ صحبت کنیم و تعاریف متعددی را از مهارت کوچینگ ارائه دهیم. هیچکدام از این تعاریف اشتباه نیست؛ اما هرکدام از آنها به یک بخش از ماهیت کوچینگ اشاره دارند.
قبل از آشنایی با این تعاریف بهتر است بدانید که در تمامی این تعاریف یک باور اساسی موردتوافق است؛ باور اساسی و محوری کوچینگ این است که انسان توانایی گسترش و توسعه خود را دارد و توسعه شخصی میتواند به شادی، خلاقیت و رضایتمندی بیشتر در زندگی منجر شود.
کوچینگ به چه معناست؟
کوچینگ یک فرایند است؛ فرایندی مکالمهمحور و شامل جلساتی است که در آن کوچ زمینۀ یادگیریِ و رشد فردی یا حتی تحول فردی مراجع (کوچی) را از طریق کشف استعدادها و مهارتهای کلیدیِ او فراهم میکند.
به گفتۀ جاناتان پاسمور، کوچینگ یک گفتوگوی سقراطیِ آیندهمحور بین یک تسهیلگر (کوچ) و شرکتکننده (مراجع) است که در آن کوچ از طریق تکنیکهایی مانند سوالات باز، گوش دادن فعال،خلاصهسازی گفتوگو و ارائه بازخورد برای برانگیختن خودآگاهی و پذیرشِ مسئولیتِ شخصی در مراجع استفاده میکند.
در این تعریف میتوانیم اهمیت تمرکز روی آینده، خودآگاهی و پذیرش مسئولیت را مشاهده کنیم.
هرچند تعاریف خطی و کوتاه درباره کوچینگ درست نیست؛ اما این تعریف کوچینگ بیشتر پذیرفتنی است: کوچینگ به معنی دادن حق انتخاب به مراجع است بهوسیله ایجاد آگاهی و مسئولیتپذیری در او.
کوچ کیست و چه مسئولیتهایی دارد؟
کوچینگ وقتی در فردی نهادینه شود، کمک زیادی به بهبود کیفیت ارتبطات او میکند؛ بهعبارتی باعث ارتباط موثر با اطرافیان میشود.کوچ، شخصی است که این مهارت را بهخوبی یاد گرفته و در شخصیت و رفتار او نهادینه شده است؛ بنابراین میتواند ارتباط بهتری با مراجعانش برقرار کند. در ادامه این موضوع را بیشتر برایتان باز میکنیم.
کوچ، فردی است که برای مراجعش احترام قائل است و به او بهعنوان شخصی مینگرد که متخصص زندگی و کار خودش است. کوچ معتقد است هر فرد، خلاق، مدیر و کامل است.
کوچها افرادی هستند که اصول اخلاقی کوچینگ را بهخوبی رعایت میکنند؛ هیچگاه مراجعانشان را قضاوت و نصیحت نمیکنند، امین و رازدار آنها هستند و زمینۀ گفتوگوی مراجع را در فضایی امن فراهم میکنند؛ فضایی که به شکوفایی مراجع کمک میکند. بنابراین میتوان گفت در جلسات Coaching کوچ مسئولیتهای زیر را به عهده دارد:
کشف و شفافسازیِ اهداف مراجع و همراستا کردنِ مراجع با آنها؛
تشویق مراجع برای رسیدن به خودآگاهی؛
کمک به مراجع برای استخراج راهبردهای مسألهاش؛
حفظ مسئولیت پذیری و پاسخ گوییِ مراجع در قبال مسألهاش؛
کمک به مراجع برای بهبود چشمگیرِ چشماندازش دربارۀ کار و زندگی.
ارتباط مؤثر مربی با مراجع کمک میکند تا مراجع در مسیر جلسات بهترین و عملیترین راهحل مسألهاش را (با کمک کوچ) پیدا کند.
هدف از کوچینگ چیست؟
هدف کلی مربیگری رسیدن فرد از سطح موجود به سطح مطلوب است. این رساندن با گفتگو، بازخورددادن، پرسشگری و گوشدادن فعال اتفاق میافتد. در جلسۀ ابتدایی مقصدی مشخص میشود که مخاطب قصد دارد با کمک Coach یا مربی به آن برسد. در طی جلسات و با همراهی کوچ سریعترین و مطلوبترین راهِ رسیدن به هدف مراجع شناسایی و انتخاب میشود. مراجع نیز شروع به پیمودن این مسیر میکند.
فواید استفاده از کوچینگ چیست؟
خدمات زیادی وجود دارد که ادعا میکنند زندگی شما را تغییر میدهند. کوچینگ یکی از خدماتی است که این وعده را برآورده میکند. کوچینگ تأثیر مثبت و قدرتمندی بر اعتمادبهنفس، سلامتی و عملکرد کاری دارد. در زیر تعدادی از مزایای استفاده از کوچینگ را بیان کردهایم.
۱- رسیدن به خودآگاهی
اولین زمینه مهمِ توسعه فردی که یکی از دستاوردهای کوچینگ برای اکثر شرکتکنندگان است، دروننگری است. این یک مهارت اساسی برای توسعه شخصی و حرفهای است.
کوچینگ آینهای به دست افراد میدهد تا خود را همانطور ببینند که هستند؛ با این تفاوت که این آینه ظاهر شخص را نمایان نمیکند؛ بلکه عمیقترین و منحصربهفردترین نقاط وجود شخص را به او نشان میدهد.
داشتن آگاهی نسبت به خود، افکار، احساسات، ارزشها، نقاط ضعف و قوت، نحوه تصمیمگیری و… به افراد کمک میکند تا آگاهانهتر تصمیم بگیرند. آگاهی از خود به ما کمک میکند در مسیر ارزشهایمان قدم برداریم و این امر باعث میشود به رضایت بیشتری در زندگی برسیم.
۲- افزایش بهرهوری
بهرهوری شاخصی کلیدی در موفقیت است. کوچینگ به افراد کمک میکند تا با آزادسازیِ نهایت پتانسیلشان به بهرهوری بالاتر برسند.
افزایش بهره وری یکی از دستاوردهای کوچینگ است
شناخت خود و نقاط قوت و پتانسیلهای خود میتواند به ما در به کارگیری پتانسیلهایمان در حهت اهداف و خواستههایمان کمک کند.
۳- بهبود ارتباطات
کوچینگ در بستر ارتباط موثر اتفاق میافتد؛ بنابراین افراد میآموزند رابطه کارآمد چه ویژگیهایی دارد و چگونه میتواند روی جنبههای مختلف زندگی تاثیر بگذارد. افراد بعد از تجربه کوچینگ میآموزند چگونه امنیت را در روابط خود گسترش دهند؛ بنابراین روابط موثرتری خواهند ساخت.
۴- تقویت مهارت حل مساله
ازآنجاییکه در جلسه کوچینگ افراد به شیوهای متفاوت تفکر میکنند، مهارت شفاف کردن مساله و حل آن را خواهند آموخت و کوچ در این مسیر مراجع را همراهی میکند.
۵- تقویت تفکر نقاد
کوچ باورهای شما را به چالش میکشد. در فرایند کوچینگ میآموزید که نسبت به فرایض خود شک کنید. چیزهایی که یهعنوان بدیهی در زندگی پذیرفتهاید، از کجا آمدهاند؟ در فرایند کوچینگ بدیهیات شما کشف خواهد شد و مجدد بررسی میشوند. در طی این جلسات یاد میگیرید به بدیهیات خود شک کنید و درباره چرایی آنها کاوش کنید.
6- تقویت هوش هیجانی
یکی از اتفاقاتی که در کوچینگ شاهدش هستیم، رویاروییِ افراد با احساساتشان است. مواجه شدن با احساسات و نحوه مواجهه با آنها یکی دیگر از مزایای کوچینگ است که باعث تقویت هوش هیجانی در افراد میشود.
7- افزایش خلاقیت
کوچینگ افراد را تشویق میکند که خارج از چارچوب فکر کنند و نوآوری را در آغوش بگیرند. افراد میتوانند با به چالش کشیدن مفروضات خود و گسترش دیدگاههای خود، پتانسیل خلاقانه خود را باز کنند.
با مربیگری، خلاقیت شما افزایش پیدا میکند
کوچها باعث میشوند مراجعان ایدههای جدید را کشف کرده، رویکردهای مختلف را آزمایش کنند و محیطی ایجاد میکنند که نوآوری را تقویت کند. این موارد تنها بخش کوچکی از مزایای کوچینگ است.
افزایش سطح رضایتمندی از زندگی، تعادل بین کار و زندگی، شادی پایدار، افزایش اعتمادبهنفس و عزتنفس، خود دوستی و یادگیری مهارتهای نرم دیگر میتواند از مزایای کوچینگ باشد.
طرز فکر کوچینگی چیست؟
در دیالوگ کوچینگی، طرز فکر کوچینگی حاکم است. این طرز فکر، به چند اصل معتقد است:
1- مراجع یا کوچی متخصص حوزۀ خودش است؛ درنتیجه خودش راهحل مسألهاش را میداند؛ درواقع فقط لازم است با شنیدن فعال و بازخورددادن، آن را به یاد بیاورد.
2- همیشه چند راه برای رسیدن به مقصد وجود دارد؛ فقط کافی است خلاقیتمان را بهکار بگیریم تا راههای دیگر را هم بیابیم.
3- هشتاد درصد صحبتهایی که در جلسه انجام میشود، توسط مراجع و کوچ فقط بیست درصد صحبت میکند (آن هم برای بازخورد دادن حرفهای مراجع به خودش).
4- قضاوت یا پیشداوری در این مایندست جایگاهی ندارد و کوچ باید نسبت به مراجع و مسألهاش خالیالذّهن باشد.
5- مالک جلسه، مراجع و مدیر جلسه کوچ است؛ درنتیجه مراجع مشخص میکند که درباره چه موضوعی صحبت شود و کوچ هم روند جلسه را مدیریت میکند.
دستاوردهای کوچینگ در ابعاد مختلف زندگی
کوچ در طی جلسات به شما کمک میکند تا به دستاوردهای زیر برسید:
در مسیر پیشرفت تلاش کنید؛
از تفاوتِ بین نقاط قابل بهبود مهم (که باید برطرف شوند) و نقاط قابل بهبود بیاهمیت (که باید نادیده گرفته شوند) آگاه شوید؛
وقت و انرژیتان را فقط صَرف فرصتهای مفید و متمرکز کنید؛
مزیت رقابتی به دست آورید؛
در مسیر اهدافتان و در حرکت از نقطۀ A به نقطۀ B سریعتر حرکت کنید. این موضوع به شما کمک میکند خودتان را از سایرین متمایز کنید؛ درنتیجه میتوانید در بازۀ زمانی کوتاهتری خودتان را ارتقا دهید؛
بهجای اینکه بنشینید و به این فکر کنید که چه تصمیمی بگیرید، به فردی عملگرا تبدیل شده و دست به اقدام و حرکت بزنید؛ درواقع شرکت در جسات کوچینگ باعث تقویت عملگرایی در شما میشود.
مهارتهایی را به دست آورید که در دنیای کسبوکار و توسعه فردی امروز بسیار مهم هستند؛
در جلسات مربیگری میتوانید مهارتهای پرسیدنِ سؤالات قدرتمند و گوشدادن فعال را بیاموزید و در مدیریت کسبوکار و همچنین در مسیر توسعه فردیتان استفاده کنید؛
تعهد کاریتان افزایش پیدا کند. براساس مطالعۀ انجامشده توسط «مؤسسۀ گالوپ» در سراسر جهان تنها ۱۳درصد از کارمندان به کارشان متعهدند؛ درحالیکه در شرکتهایی که بهصورت منظم از خدمات Coaching استفاده میکنند، این عدد به ۶۵ درصد میرسد؛
زندگی شادتری داشته باشید. ازآنجاییکه مربیگری به شما کمک میکند تا ارزشهایِ شخصیتان را شناخته و اولویتبندی کنید، عملکرد شما متمرکز بر اهدافی میشود که همجهت با ارزشهای شخصی شماست؛ بنابراین از هرجومرج و بینظمی ذهنی و عملکردی دور خواهید شد. این موضوع رضایت خاطر شما را در زندگیِ شخصی و حرفهایتان افزایش میدهد.
کوچینگ مناسب چه کسانی است؟
مخاطبین مربیگری افرادی هستند که از لحاظ سلامت روان در حالت طبیعی قرار دارند و میخواهند به جایگاه عالی برسند؛ بهعبارتی پیشنهاد نمیشود افرادی که دچار اختلال در سلامت روان هستند، از کوچینگ استفاده کنند؛ زیرا کوچینگ بر زمان حال و آینده تمرکز دارد.
معمولاً این دسته افراد در گذشتهشان دچار اختلالی شدهاند؛ بنابراین تمرکزشان بر زمان گذشته است؛ بهاصطلاح کشتیشان در گذشته لنگر انداخته است! این افراد باید ابتدا به سایر حوزههای حمایتگری مراجعه کرده و پس از رفع مسئلهشان میتوانند از کوچینگ بهترین استفاده را ببرند.
مربیگری چه جایگاهی در حوزۀ حمایتگری دارد؟
حوزه حمایتگری شامل رواندرمانگری (تراپی)، روانشناسی، مشاوره و… است. اگر حمایتگری را به سیاره زمین تشبیه کنیم، قارهها همان روانشناسی، تراپی، مشاوره و… است. میتوان گفت کوچینگ را به اقیانوسهایی تشبیه کرد که این قارهها را احاطه کردهاند؛ همانطور که نه قارهها و نه آبها جای یکدیگر را نمیگیرند، حوزههای حمایتگری نیز نمیتوانند خلا یکدیگر را پر کنند.
تفاوت کوچینگ با مشاوره، آموزش و منتورینگ
تفاوت کوچینگ و مشاوره
در مشاوره تمرکز مشاور بر درمان دردهای روحی و روانیِ مراجع است و رویکرد آن نگاه به گذشتۀ فرد است؛ اما در مربیگری تمرکز بر زمان حال و آینده و رسیدن کوچی به اهدافش است. کوچینگ فرایند درمانی نیست؛ بلکه فرایند ارتقای کیفیت و تحول بر مبنای تغییرات خودجوش است.
در کوچینگ بر خلاف مشاوره کوچ به مراجعش راه حل ارائه نمی دهد
در مشاوره، مشاوران مشکلات مراجع را تشخیص میدهند، برای آن راهکار ارائه میدهند و گاهی اوقات راهحلها را اجرا میکنند؛ اما در کوچینگ فرض بر این است افراد یا گروهها توانایی تولید راهحلهای خودشان را دارند. در رویکرد کوچینگ چارچوب حمایتی کوچ مبتنی بر کشف کردن است.
فرق کوچینگ با آموزش
در آموزش، یادگیری بهصورت مستقیم صورت میگیرد و قابلیتِ انجام بهصورت گروهی وجود دارد و با وجود آموزش گروهی کیفیت آموزش کاهش نمییابد. هدف معلم یا استاد انتقال دانش و توسعۀ مهارت در آموزشگیرنده است و برای رسیدن به این هدف هم فرایند آموزش و هم محتوای آموزشی را مدیریت میکند؛ بهعبارتی در آموزش معلم سرفصلهایی را برای آموزش به یادگیرنده مدون میکند.
در این فرایند آموزش بهصورت خطی و براساس برنامه آموزشی از قبل تدوینشده اتفاق میافتد؛ درحالیکه در کوچینگ فرایند یادگیری کمتر خطی است و براساس برنامۀ آموزشی رخ نمیدهد.
فرق کوچینگ و منتورینگ
در منتورینگ تعامل بهصورت فردبهفرد انجام میشود و هدف آن تسهیل توسعه حرفهای است. منتور یا مرشد فردِ ارشدی است که درزمینۀ مشابه کار کرده و تجربهاش را از طریق توصیههایی به مراجع منتقل میکند.
برای پاسخ به این سؤال که چهچیزی مربیگری را از سایر حرفههای خدماتی متمایز میکند، میتوان گفت: کوچینگ حرفهای است که بر تعیین اهداف، ایجاد نتیجه ها و مدیریت تغییر فردی متمرکز است.
ساختار جلسه کوچینگ به چه صورت است؟
به طور معمول جلسات کوچینگ بهمدت سه ماه (هفتهای یک جلسۀ یک ساعته) برگزار میشود تا بتواند بهاندازۀ مدنظر مؤثر باشد؛ البته کوچینگ از جنس تحول است نه تغییر؛ به این معنی که فرایندی مستمر و صبورانه است که باید طی شود تا بتواند تاثیرات ماندگاری داشته باشد.
جلسات Coaching بهصورت فردبهفرد و بهشکل حضوری یا تلفنی برگزار و مدت هر جلسه از قبل تعیین میشود. بین جلساتِ برنامهریزیشدۀ کوچینگ از مراجع خواسته میشود اقدامات خاصی را انجام دهد. کوچ ممکن است منابع اضافی از قبیل pdf، کتابها، مقالات، اسلایدها، فایلهای صوتی و… به مراجع معرفی کند. مدت این جلسات باتوجهبه ترجیحات و نیازهای مراجع متفاوت است. برای بعضی از انواع کوچینگ این دوره سه تا شش ماه طول میکشد. برای انوع دیگر کوچینگ ممکن است مراجع تشخیص دهد مدت طولانیتری نیاز دارد تا از خدمات مربیگری استفاده کند.
آیا کوچینگ اثربخش است؟
مهمترین شرط برای داشتن یک تجربه موفق از کوچینگ، پیداکردن یک کوچ دارای شرایط است. افراد مختلف برای انتخاب یک کوچ واجد شرایط معیارهای متفاوتی دارند. ممکن است برای یک نفر سوابق کوچ مهمترین معیار باشد؛ اما برای افراد دیگر میزان تحصیلات یا حتی اعتقادات مذهبی او اهمیت داشته باشد.
اما اگر بخواهیم بهصورت کلی به این پرسش پاسخ بدهیم که «کوچینگ نتیجهبخش است یا خیر؟» باید بگوییم: بله. آمار بینالمللی سازمان ICF نیز این پاسخ را تایید میکنند. در ادامه این آمارها را آوردهایم.
80 درصد از افرادی که خدمات کوچینگ دریافت کردهاند، ادعا میکنند بعد از دریافت این خدمات اعتمادبهنفس بیشتری دارند.
بیش از ۷۰درصد از این افراد از بهبود عملکرد خود در محیط کار و افزایش مهارتهای ارتباط موثر رضایت داشتند.
86 درصد از سازمانها معتقدند سودآوریِ سرمایهگذاری روی Coaching از هزینهای که صرف آن کردهاند، بیشتر بوده است.
تعداد بسیار زیادی از تحقیقات تجربی نیز وجود دارد که تایید میکند کوچینگ در کاهش اهمالکاری و تسهیل دستیابی افراد به اهدافشان فوقالعاده موثر بوده است