اثر پیگمالیون در مدیریت

اثر پیگمالیون

اثر پیگمالیون (قدرت طرز فکر دیگران برای تغییر رفتارهای ما)

تا به‌حال به تصویری که از اطرافیان در ذهنتان دارید دقت کرده‌اید؟ یکی از دوستانتان را فرد خوش‌قولی می‌دانید، دیگری را مسئولیت‌پذیر و متعهد و شخص دیگر را متقلب و فریبکار. همسرتان را به سخاوتمندی و گذشت می‌شناسید، اما پدرتان را زورگو و خسیس. طبیعتا انتظار بروز همین ویژگی‌ها را نیز از آن‌ها دارید.

اما آیا می‌دانید همین انتظار ذهنی شما یک قدرت نامرئی برای تشویق آن‌ها به انجام همان رفتارها را دارد که به آن اثر پیگمالیون (Pygmalion Effect) می‌گوییم؟ درک و پیش‌زمینه ذهنی ما از اشخاص مختلف با یکدیگر متفاوت است.

بدیهی است که دیگران نیز بر اساس تجربه‌ای که از معاشرت و برقراری ارتباط با ما دارند، تصویر متفاوتی از ما در ذهنشان نقش بسته است. وقتی می‌دانیم فردی ما را با صفات صداقت و خوش‌رویی می‌شناسد، در مواجهه با او همین رفتار را به طور ناخودآگاه انجام می‌دهیم.

برعکس زمانی که در چشم دیگران آدم اهمال‌کاری هستیم به‌صورت ناخودآگاه خرابکاری می‌کنیم. اینجاست که درگیر اثر پیگمالیون می‌شویم! این اثر را می‌توان شمشیر دو لبه دانست؛ زیرا طرز فکر دیگران درباره ما، می‌تواند ما را به سمت قله‌های موفقیت و پیشرفت یا دره‌های ناکامی و فروپاشی سوق دهد.

در این مقاله می‌خواهیم ببینیم که داستان اثر پیگمالیون چیست و چگونه با استفاده از آثار مثبت آن می‌توانیم بر بهبود روابط و عملکرد دیگران تأثیر بگذاریم. برای بررسی این موضوع جذاب همراه ما باشید.

اثر پیگمالیون چیست؟

در اثر پیگمالیون سطح توقع و انتظاری که دیگران از شما دارند به‌صورت خودآگاه یا ناخودآگاه بر عملکرد شما تأثیر می‌گذارد. حتی ممکن است این طرز تفکر و انتظارات را به زبان نیاورند، اما شما به طریقی آن را حس می‌کنید.

به عنوان مثال در موقعیت‌های مختلفی با زبان بدن خاصی به شما نشان می‌دهند که تاییدتان می‌کنند یا هیچ حسابی روی شما باز نمی‌کنند. ممکن است به واسطه صفات و ویژگی‌هایی که از آن‌ها برای توصیف شما استفاده می‌کنند به تصویر ذهنی‌شان پی ببرید. به هر حال اثر پیگمالیون راهی برای نفوذ به مغزتان پیدا می‌کند!

این موضوع اولین بار توسط رابرت مرتن در سال ۱۹۶۸ مطرح شد و توسط رابرت رزنتال و لنور جاکویسن تکمیل و به‌عنوان نظریه کامیابی فرا خود مطرح شد. این پدیده گاهی اوقات به‌عنوان اثر روزنتال نیز شناخته می‌شود که به نام روانشناس هاروارد، رابرت روزنتال، نام‌گذاری شده است.

خلاصه داستان پیگمالیون

داستان آفرینش اثر پیگمالیون نیز جالب و شنیدنی است. بنا به روایت‌های اساطیر یونانی، مجسمه‌ساز قبرسی به نام پیگمالیون که زنی ایده آلی را برای ازدواج پیدا نمی‌کرد، مجسمه‌ای از زنی بی‌نقص می‌سازد که یک دل نه صد دل عاشق این مجسمه می‌شود.

پیگمالیون نزد الهه عشق دعا می‌کند تا این مجسمه زنده شود و با او ازدواج کند. الهه عشق انتظار پیگمالیون را برآورده می‌کند و مجسمه را زنده می‌کند، این مجسمه که به زنی زیبا به نام گالاتیا تبدیل شد با پیگمالیون ازدواج می‌کند.

این اسطوره الهام‌بخش بسیاری از هنرمندان از جمله جورج برناردشاو بوده است که نمایشنامه‌ پیگمالیون را نوشته است. فیلمی با نام پیگمالیون با اقتباس از این نمایشنامه ساخته می‌شود. داستان آن از این‌ قرار است که پروفسور هنری هیگینز زبان‌شناس در بازار لندن با دوست خود کُلُنِل پیکِرینگ شرط می‌بندد که دختر گل‌فروشی به نام الیزا دولیتل را به زنی متشخص و خوش‌صحبت تبدیل کند.

بخشی از کتاب که به اثر پیگمالیون اشاره می‌کند گفتگوی الیزا با کلنل است:  تفاوت اصلی بین یک گل‌فروش و یک اشراف‌زاده این نیست که‌ چگونه رفتار می‌کند، بلکه این است که چگونه با او رفتار شود. من تا ابد در نظر آقای هیگینز یک‌ گل‌فروش خواهم بود، چون ایشان با همین کیفیت با من رفتار می‌کند، ولی برایم مسلّم است که در نظر شما برای همیشه یک دوشس خواهم بود؛ زیرا شما با من مانند دوشس رفتار می‌کنید!

با توجه به این داستان‌ها می‌توان تفاوت مثبت‌گرایی و اثر پیگمالیون را دید. پیگمالیون اگر دست به آفرینش گالاتیا نمی‌زد، تنها با مثبت‌گرایی موفق نمی‌شد به همسر ایدئال خود برسد.

در داستان دوم هم پروفسور هنری هیگینز شب و روز تلاش کرد تا الیزا را به زن متشخص تبدیل کند. اما نقطه مشترک در هر دوی این داستان‌ها این است که پیگمالیون و پروفسور هیگینز هردو «باور» داشتند که می‌توانند به نتیجه مورد انتظارشان در طرف مقابل برسند؛ نکته مهمی که حلقه گمشده ناکامی‌های اغلب ماست.

در زندگی هرکس همان چیزی محقق می‌شود که قبلا در ذهن او محقق شده باشد. اما چگونه باور کنیم که اتفاق خواهد افتاد؟ وین دایر در کتاب باور کنید تا ببینید مراحلی را توضیح می‌دهد که بر شکل‌گیری باورهای شما و در نتیجه شکل‌گیری دنیای بیرون از ذهنتان اثر می‌گذارد.

اثر پیگمالیون در روانشناسی

جالب است بدانید صحبت‌ کردن با دیگران روی مغزتان تأثیر شگفت‌انگیزی دارد. این باور قدیمی که مغز یک دستگاه سیم‌کشی‌شده غیرقابل تغییر است، توسط دکتر جان کونوآ (John Kounios) استاد روان‌شناسی و عصب‌شناسی شناختی رد شده است.

دکتر جان کونوآ به این نتیجه رسیده بود که بعد از یک گفتگوی بیست‌دقیقه‌ای ارتباطات عصبی مغز تغییر می‌کند. حال شما در نظر بگیرید زمانی که مدیری با کارکنان خود صحبت می‌کند و انتظار پیشرفت از کارمندانش دارد چه اتفاقی روی می‌دهد؟

مغز باور می‌کند که این توانایی در فرد وجود دارد و در جهت رسیدن به آن راحت‌تر قدم برمی‌دارد. این چرخه را به خوبی می‌توانید در تصویر زیر ببینید:

شاید یکی از بهترین کتاب‌هایی که می‌تواند چرایی این اتفاق را توضیح دهند، کتاب برنامه ریزی عصبی-کلامی باشد. این کتاب توضیح می‌دهد که چرا ارتباط غیر کلامی از ارتباط کلامی مهم‌تر است و چگونه NLP بر بدست آوردن خواسته‌هایمان در زندگی اثر می‌گذارد.

اثر یگمالیون 2

اثر پیگمالیون در تدریس

همیشه برخی از دانش‌آموزان توجه ویژه معلم‌ها را داشتند که عموماً شاگردهای خوب کلاس هم بودند، آیا فکر می‌‌کنید چون شاگرد‌های خوبی بودند معلم‌ها آن‌ها را تشویق می‌کردند؟ باید جواب بدهم برعکس این هم درست است!

روبرت روزنتال در سال ۱۹۶۵ در مدرسه‌ای در کالیفرنیا، اثر پیگمالیون را آزمایش کرد و به نتیجه جالبی رسید. در این آزمون دانش‌آموزان به دو گروه تقسیم شدند و از آن‌ها تست هوش گرفته شد. بااینکه هر دو گروه نتیجه مشابه گرفته بودند؛ اما به معلمان گفته شد گروه اول نمره‌های بهتری گرفتند و گروه دوم نمره خوبی نگرفتند.

در آخر سال تحصیلی گروه اول معدل بهتری داشتند؛ چون معلم‌ها آن‌ها را افراد تیزهوش می‌دیدند و از آن‌ها انتظار بالایی داشتند. این توجه ویژه سبب شد دانش‌آموزان گروه اول باور کنند تیزهوش هستند و انگیزه بیشتری برای تلاش داشته باشند.

در کتاب هنر شفاف اندیشیدن روف دوبلی چندین مثال از این خطاهای شناختی در زندگی گفته‌شده که زندگی خیلی‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد؛ یکی از این خطاها مشابه مثال بالا در مورد باهوش پنداشتن دانشجویان دانشگاه هاروارد است.

اثر پیگمالیون در مدیریت

مدیرانی که مهارت این را دارند تا با استفاده از اثر پیگمالیون انتظارات مثبت خود را به کارمندانشان به‌درستی منتقل کنند سبب افزایش اعتمادبه‌نفس آن‌ها می‌شوند تا کارکنان به باور قلبی مهارت‌هایشان برسند که عملکرد بهتری خواهند داشت.

سعی کنید انتظارات بلندپروازانه برای کارکنان تعیین کنید و از آن‌ها حمایت کنید تا با انجام کارهایی که به نظر برایشان غیرممکن بود اعتمادبه‌نفس بیشتری برای انجام کارهای جدید داشته باشند.

کتاب پیمایش تعالی که یکی از پرفروش‌ترینکتاب‌های وال استریت ژورنال و فایننشال تایمز است، کمک می‌کند تا با ایجاد طرز تفکر صحیح و تثبیت آن، سبب پیشرفت یک سازمان ‌شوید.

 

اثر پیگمالیون در سازمان

ایجاد جو مثبت در سازمان موجب بهبود عملکرد کارکنان می‌شود. خیلی وقت است این باور قدیمی که استرس فشار محیط کار عملکرد بهتری برای کارکنان ایجاد می‌کند از بین رفته است.

یک سازمان استرس‌زا هزینه‌های پنهان زیادی برای شرکت دارد انجمن روانشناسی آمریکا تخمین می‌زند که بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار به دلیل استرس در محل کار از اقتصاد ایالات متحده خارج می‌شود و هر سال ۵۵۰ میلیون روز کاری به دلیل استرس شغلی از بین می‌رود.

کارمندان رفاه محل کار را به منافع مادی ترجیح می‌دهند، این رفاه با ایجاد جو مثبت در سازمان به وجود می‌آید. در سازمان برای ایجاد جو مثبت، کارکنان و مدیر باید از یکدیگر حمایت ‌کنند، کارکنان به خاطر اشتباهات سرزنش نشوند و با یکدیگر با احترام و صداقت رفتار ‌کنند.

اثر پیگمالیون و ارتباط آن با مدیریت منابع انسانی

همان‌طور که انتظارات مثبت موجب بهبود عملکرد کارکنان می‌‌شود انتظارات بیش از حد توان کارکنان، سبب فرسودگی شغلی در آن‌ها می‌شود. مدیر منابع انسانی با تشخیص اینکه آیا این انتظارات با سطح توانایی هر فرد مطابقت دارد می‌تواند جلوی فرسودگی شغلی ناشی از توقعات بالای مدیران را بگیرد.

این انتظارات باید در زمان درست از هر کارمند ایجاد شود تا اثر مثبتی داشته باشد. مدیر منابع انسانی با تشخیص زمان درست بدون اینکه در عملکرد اصلی کارکنان مشکلی ایجاد شود کمک می‌کند انتظار جدید از کارمند به درستی ایجاد شود.

ایجاد تعادل بین انتظارات از کارکنان و توانایی‌هایی آن‌ها احتمال به‌کارگیری جنبه مثبت پیگمالیون در سازمان را بیشتر می‌کند. با کمک کتاب ارتباط منابع انسانی موثر  به راحتی می‌توانید این تعادل را ایجاد کنید.

 

اثر پیگمالیون و گالاتیا

اثر گالاتیا برخلاف اثر پیگمالیون است. درواقع اثر گالاتیا انتظار و انگیزه درونی خودتان در مورد توانایی‌هایتان خواهد بود، درحالی‌که اثر پیگمالیون انتظار دیگران از شما است. مدیری که می‌تواند به کارمندان کمک کند تا به عملکردشان باور داشته باشند، از یک ابزار قدرتمند بهبود عملکرد استفاده کرده است.

اگر کارمندی فکر کند که می‌تواند موفق شود، احتمالاً موفق خواهد شد. در نتیجه، هر اقدامی که سرپرست می‌تواند انجام دهد که احساس ارزشمندی مثبت کارمند را افزایش دهد، به بهبود عملکرد کارمند کمک می‌کند.

همانطور که دنیل پینک در کتاب انگیزه، انگیزه درونی کارکنان را عامل پایدارتر نسبت به عوامل بیرونی مثل پول و تهدید معرفی می‌کند، پس با این حال می‌توان گفت اثر گالاتیا حتی از اثر پیگمالیون قوی‌تر است.

ما و دیگران با فرکانس افکارمان به ضمیر ناخودآگاه یکدیگر ارتعاشاتی را ارسال می‌کنیم که با زبان بی‌زبانی بر نوع واکنش‌ها و رفتارهایمان تاثیر می‌گذارد. نکته مهم این است که اگر افکار منفی درباره دیگران داشته باشیم، آن‌ها نیز به صورت ناخودآگاه طوری رفتار خواهند کرد که این فکر ما را تایید کند.

ضمیر ناخودآگاه مانند نیمه پنهان کوه یخی است که قسمت اعظم آن را تشکیل می‌دهد اما دیده نمی‌شود.

سخن پایانی

در این مقاله درباره اثر پیگمالیون صحبت کردیم و به بررسی این موضوع پرداختیم که تصویر ذهنی دیگران از ما، چه تاثیراتی بر زندگی ما می‌گذارد. همچنین تأثیرات آن را بر تدریس، مدیریت و سازمان‌ها هم بررسی کردیم.

حال که با اثر پیگمالیون به‌طور کامل آشنا شدید فکر می‌کنید این اثر تا چه اندازه بر زندگی شما تأثیرگذار بوده؟ آیا تصویر ذهنی دیگران از شما بیشتر باعث موفقیتتان شده یا به ضررتان تمام شده است؟

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *